کتیبه داریوش
در 30 کیلومتری شرق کرمانشاه و در ارتفاع صد متری، بر روی صخره ای کتیبه داریوش دیده می شود. چشمه بیستون محل اطراق کاروان ها در دوران های مختلف بوده است ؛ به همین دلیل بسیاری کتیبه داریوش را دیده اند و شرحی از آن در سفرنامه ها یا خاطراتشان نوشته اند. از قدیم ترین آثار درباره این نوشته، گفته های دیو دور سس سیسیلی است که در قرن اول پیش از میلاد ، این حجاری را به الهه سمیرامیس و صد نیزه داری که اطرافش را گرفته اند نسبت داده و گفته است: به دستور سمیرامیس در زیر نقش برجسته نوشته ای با حروف سریانی نقل کرده اند. دیودور با تکیه بر نوشته کتزیاس چین آورده است که : صخره مکان مقدسی بوده و به زئوس خدای بزرگ ایرانیان تعلق داشته است.
ایزیدور خاراکسی جغرافی نویس باستان، درباره راه کاروان رویی که از شرق بابل تا مرزهای خاوری امپراطوری روم کشیده شده، شرحی نوشته و در آن بیستون را با پتانا در ناحیه کامبادنا نامیده است و می نویسد: در باپتانا نوشته و تصویری از سمیرامیس است . با وجود اختلاف نام بیستون با باپتانا که ایزیدور از آن یاد کرده ، در یکی بودن آنها کمتر می توان تردید داشت؛ چون در این کتیبه داریوش از ناحیه کامپاندا در سرزمین ماد نام برده است . ابن حوفل آن را نقش مکتبخانه ای میداند که معلم تسمه ای برای تنبیه شاگردانش تسمه ای در دست دارد . گاردان جهانگرد فرانسوی در سال 1794 این نقش را پیکره دوازده حواری مسیح دانست و تصویر فروهر را به مسیح نسبت داد.
پورتر در سال 1818 حدس زد که این نقش ها پیکره شلم نصر و دوسردار و ده سبط ( قبیله ) اسرائیل است که به اسارت افتاده اند.
خطر صعود از کوه مانع از آن می شد که کسی به کتیبه نزدیک شود. پورتر تا نیمه راه صعود کرد و طرحی از پیکره ها کشید. او درباره خطر بالا رفتن از کوه می گوید: هیچ زمانی بدون بیم مرگ از آنجا نمی توان بالا رفت. بالاخره در سال 1835 اولین کسی که این صخره را در نوردید، راولینسون انگلیسی بود که از ستون اول متن فارسی باستان نسخه برداری کرد. او افسر انگلیسی مامور تربیت سربازان شاهی در ایران بود ولی به علت اختلافی که بین دولت ایران و انگلیس پیش آمده بود، راولینسون مجبور شد ایران را ترک کند. اما در سال 1844 بعد از شرکت در جنگ افغانها ( جنگ افغانستان) مجدد به ایران آمد و بقیه متن فارسی باستان را رونویسی کرد و از ترجمه ایلامی آن که سکایی، مادی و شوشی جدید نیز خوانده شده نسخه برداری کرد. مطالعات وی در سال 1857 مورد توجه انجمن آسیایی پادشاهی لندن واقع گردید و به این ترتیب راز کتیبه بیستون گشوده شد. کار راولینسون سبب شد تا این کتیبه مورد توجه پژوهشگران زیادی از جمله پروفسور ویلیام جکسن از دانشگاه کلمبیا قرار گیرد که در سال 1903 از آن دیدن کرد و مطالعاتی بر روی کتیبه انجام داد که بیشتر تصحیح کار راولینسون بود. در سال 1904 اولین عکس ها توسط لینگ و تامپسون برای موزه بریتانیا گرفته شد و مطالعات مفصل تری درادامه کار راولینسون انجام شد. سپس در سال 1919-1948 ژرژکامرون کتیبه را مجدداً به طور کامل مورد مطالعه قرار داد. کامرون راه کوچکی را که سابقاً برای رسیدن به نقوش و کتیبه ها در سنگ تراشیده بودند، پیدا کرد و کتیبه دیگری را که در طرف راست آن واقع شده است برای اولین بار نسخه برداری کرد و معلوم شد ادامه کتیبه عیلامی است. ضمناً کامرون یک قالب تهیه کرد که هم اکنون در دانشگاه میشگان نگهداری می شود نتیجه مطالعات این دانشمند در خصوص کتیبه بیستون این بود که دارای سه نوع خط فارسی باستان ، ایلامی نو، بابلی نو یا اکدی است و پس از رمز گشایی فارسی باستان فهمیده شد که تصاویر به داریوش ، دو سردارش و ده شورشگر که در اوایل سلطنت او قیام کرده بودند، تعلق دارد و شرح سرکوب این یاغیان وجود دارد.
مشخصات ظاهری کتیبه بیستون
این کتیبه یکی از معتبرترین و مشهورترین سندهای تاریخی جهان است؛ زیرا مهمترین نوشته به خط میخی در زمان هخامنشیان است. مجموعاً سطحی را که این کتیبه در بر گرفته به طول 5/20 ( بیست متر و پنجاه سانتی متر) و عرض 80/7 ( هفت متر و هشتاد سانتی متر) است. کتیبه را در دو بخش مورد بررسی قرار می دهیم.
نقوش
نقش های این اثر تاریخی بر سطحی به طول 6 متر و عرض یا ارتفاع 3 متر و 20 سانتی متر حجاری شده و شامل تصویر داریوش، و کماندار، نیزه دار شاهی و 10 تن شورشگر است که یک تن در زیر پای داریوش و 9 تن دست بسته در مقابل او قرار دارند و سرهایشان بجز نفر اول، به وسیله طنابی بهم وصل شده است و هر کدام لباس مخصوص کشور خود را بر تن دارند که آنها را از دیگری متمایز می سازد و بر بالای سر هر کدام نوشته ای است که نام شورشگر و محل شورش را معلوم می کند. اندازه قد هشت تن از آنان 126 سانتی متر و آخرین نفر که سکو نخا نام دارد با کلاهش 178 سانتی متر است. در این مجموعه شاه با چهره اصلی و با اندازه؛ 181 سانتی متر نشان داده شده . پای چپ و کمان او که در دست پچپش قرار دارد، بر بدن گئوماتا که زیر پای او به حال تضرع افتاده، نهاده شده و دست راست پادشان به نشان پرستش به سوی فروهر بلند شده است. فروهر نماد اهورامزدا روبروی پادشاه قرار دارد و حلقه ای در دست چپ گرفته و دست راست خود را مانند پادشاه بلند کرده است که این حرکت ظاهراً علامت دعای خیر است. یک ستاره هشت پر بدون دایره بالای کلاه تقریبا استوانه ای شکل فروهر قرار دارد؛ همین نقش هم در تاج کنگره دار زیبایی که بر سر داریوش است، دیده می شود. پشت سر داریوش کماندار و نیزه دار شاهی ایستاده اند. شاه و افسرانش یکنوع لباس بلند پارسی در برو کفش سه بندی مشابهی به پا دارند. ولی سر بندی که بر سر افسران است، از لحاظ تزیین با تاج داریوش تفاوت دارد. ریش مستطیل شکل شاه نیز از ریش کوتاه سایرین متمایز است و همین بخش مستطیل ریش، الحاقی است؛ یعنی از تکه سنگ جداگانه ای ساخته شده و سپس با مهارت بسیار به چهره داریوش متصل شده است. در هر دو مچ فروهر، شاه و دو افسرش ، دستبند دیده می شود. این دقت و ظرافت در تیردان، بند آن، منگوله های متصل به نیزه، ریش و سربند افسران شاهی هم به کار رفته است. گئوماتا تنها اسیری است که کفش بندی به پا دارد و بقیه اسیران پا برهنه هستند. بر سطح حجاری شده، 11 کتیبه نقش شده است. در برابر داریوش 9 تن شورشگران کشورهای تابعه که دستشان از پشت بسته شده و به گردنهایشان طنابی کشیده اند، ایستاده اند. در بالای سر هر یک از اسیران و در زیر تنه گئومات مغ و بر روی دامن جامه اسیر سوم نام پادشاه شورشگر که نقش او نیز آمده و جایی که در آنجا شورش آغاز شده در لوحه کوچکی ذکر شده است. در تمام این لوحه ها یک نکته یادآوری شده است که مدعی « به دروغ» خویشتن را شاه خوانده است.
آخرین نفر ایستاده ، سکونخای shunkha سایی scythian است که از کلاه نوک تیز بلندش شناخته می شود. نقش سکونخای پس از فتح سکاییه به این نقش و کتیبه اضافه شده است و برای اضافه کردن نقش این یاغی، مقداری از نسخه عیلامی کتیبه بیستون را محو کرده اند.
نقش داریوش در کوه بیستون، چون دیگر نقوش عهد هخامنشی نفوذ هنر بابلی و آشوری را نشان می دهد. پیکر شاهنشاه در برابر اسیران درشت تر و بلندتر واسیران با قامتی کوتاه نقش شده اند. بلندی قامت داریوش در این نقش 178 سانتی متر و دو نفر همراهان او که در پشت سرش ایستاده اند، 140 سانتیمتر است. بلندی قامت اسیران به استثنای سکونخای، 105 سانتی متر است.
به طور کلی، حجاری بیستون از نظر تدوین و ترکیب اجزا، نقش آنوبانی نی پادشاه لولوبی در سرپل ذهاب و نقش نارام سین پادشاه اکد را در دربند گاور کردستان عراق در میزان گسترده تر، تکرار می کند
خطوط
در زیر نقش ها خطوط فارسی باستان در 414 سطر در 5 ستون به طول 23/9 ( نه متر و بیست و سه سانتی متر) و عرض یا ارتفاع 63/3 ( سه متر و شصت سانتی متر) قراردارد.
در دست راست کنار نقوش، یک بخش کتیبه ایلامی به طول 60/5 ( پنج متر و شصت سانتی متر) و عرض یا ارتفاع 70/3 قراردادرد و بقیه این کتیبه در سمت چپ در امتداد خطوط فارسی باستان به طول 67/5 و عرض 63/3 متر و کلاً 593 سطر در هشت ستون قرار دارد.
کتیبه اکدی ( بابلی) در قسمت بالای کتیبه سمت چپ ایلامی قرار دارد؛ با طول یا ارتفاع چهار متر (4) و عرض از قسمت بالا 52/2 و در قسمت پایین 31/2. این کتیبه به شکل ذوزنقه و در 112 سطر، مجموع خطوط و نقوش برابر با 120 متر مربع است.
.........................................................................................................................
کتیبه های کوچک
علاوه بر کتیبه بزرگ بیستون که در بالا توصیف شد، یازده کتیبه دیگر نیز که به کتیبه های کوچک معروف اند بر صخره بیستون نقل گردیده اند. این کتیبه ها به سه خط و زبان پارسی باستان، عیلامی و بابلی تنظیم شده اند. جز متن اولین و آخرین کتیبه که فاقد ترجمه بابلی هستند سایر کتیبه ها در نزدیکی و کنار نقوش نقش شده اند و معرف آنها هستند. کتیبه های کوچک بر خلاف کتیبه های بزرگ سالم باقی مانده اند.
نظرات شما عزیزان: